زندگی روزانهی کسانی که فروشندهی داخلی هستند معمولاً به این شکل است: وقتی مخاطب هدف جدیدی میبینید و میخواهید آنها را جذب کنید، باید به دنبال اطلاعاتی که مربوط به آنهاست باشید. بعد با استفاده از ایمیل مارکتینگ از آنها میخواهید با شما صحبت کنند. سپس صبر میکنید، و صبر میکنید، و باز هم صبر میکنید. اما آنها هیچ وقت پاسخ نمیدهند.
حقیقت این است که حتی مخاطبین داخلی هم برای پاسخ دادن یا به حرکت در آمدن به بیش از یک ایمیل نیاز دارند. پس به خودتان بستگی دارد که از چه روشی برای ارتباط با آنها استفاده کنید.
در این پست ۳ نکته در مورد نحوه استفاده از ایمیل مارکتینگ به شما میگوییم که برای رسیدن شما به مقصودتان مفید است.
نکته ۱: تاثیر اولیهی خوبی بگذارید
مادرها همیشه درست میگفتند که برداشت نخست خیلی مهم است. مثال این قضیه در ایمیل مارکتینگ یعنی عنوان ایمیل اهمیت دارد. شاید حرفی که میخواهید بزنید همان چیزی باشد که مخاطب به دنبالش است، اما اگر عنوان شما طوری نباشد که شخص را ترغیب به باز کردن ایمیل بکند، آنها هرگز متن ایمیل شما را نخواهد دید.
در این رابطه چند آمار ببینید:
- ۳۳ درصد گیرندهها ایمیل را بر اساس موضوع عنوان آن باز میکنند. ۶۹ درصد گیرندهها ایمیلها را فقط بر اساس همین عنوان به عنوان اسپم علامت گذاری میکنند (Convinceandconvert).
- ۴۰ درصد ایمیلها ابتدا بر روی موبایل باز میشود، و با توجه به میانگین اندازهی صفحهی این دستگاهها فقط ۴ تا ۷ کلمه از عنوان موضوع در صفحه دیده میشود (Contact Monkey).
- موضوعاتی که ۳۰ یا کمتر از این مقدار نویسه داشته باشند نرخ باز شدنشان بالاتر از میانگین است (Adestra).
به مخاطب و مشکلی که میخواهید برایشان حل نمایید فکر کنید. حالا راهی برای بیان این موضوع در ۱ تا ۳ واژه بیابید بعد از این که این کار را کردید، عنوان موضوع شما میتواند به سادگی «سوالی دربارهی [۱ تا ۳ واژه]؟» باشد. مثلاً سوالی دربارهی استخدام، سوالی دربارهی حقوق یا سوالی دربارهی پرداختهای آنلاین. هر چیزی را که مدنظرتان است با کمترین واژگان ممکن در بخش موضوع بیاورید.
اگر میخواهید بدانید خط موضوع چگونه کار میکند، حواستان به جریان نوتیفیکیشنها باشد. اگر موضوع خاصی بازده کافی ندارد و باز نمیشود، بهتر است آن را عوض کنید.
اما حتی اگر مخاطب ایمیل را باز بکند هم هیچ تضمینی وجود ندارد. اگر محتوای خود را فوراً به شخص منتقل نکنید، دلیلی ندارد که متن شما را تا انتها بخوانند. پس در ابتدای متن از معرفیهای شخصی بپرهیزید، این اطلاعات باید در امضای ایمیل باشد. پیغام خود را با محتوای اصلی شروع کرده و بلافاصله به سراغ آنچه برای ارائه کردن در نظر دارید بروید.
محتوا (اولین جملهی ایمیل):
- اخیراً [رویداد خبری] [نام شرکت] را دیدم.
- [منابع مشترک] دربارهی [اوضاع] به من گفتهاند.
- [پست/توئیت/مقاله] اخیرتان که در مورد [موضوع] بود را دوست داشتم.
- [ترفیع مقام/دستاورد/جایزه] شما را تبریک میگویم.
متن [جملهی دوم و سوم ایمیل]:
- من ایدههایی در مورد [نقاط قوت بصری] دارم. خوشحال میشوم اگر بتوانید زمانی را برای صحبت دربارهی [راهکار] تنظیم کنید.
- [لینک به محتوای مورد نظر] را ببینید. اگر دوست داشتید در این مورد صحبت کنیم، به من خبر بدهید.
- اخیراً به یک شرکت دیگر کمک کردم تا [درآمد بیشتری داشته باشند]. [نام شرکت] نیازی به کمک ندارد؟
فوراً به سراغ اصل مطلب بروید و بر مخاطب و نیازهای او تمرکز کنید.
نکته ۲: همیشه یاری کننده باشید
حتی بهترین ایمیلها هم ممکن است همیشه جواب نگیرند. مردم مشغولاند. حتی اگر بخواهند با شما صحبت کنند هم پروژههای دیگری روی دستشان مانده که باعث میشود به پیام شما توجه کافی نداشته باشند. توصیه میکنم به عنوان بخشهای مختلف دنبالهی خود دو یا سه ایمیل دیگر هم بفرستید.
اگر میخواهید فروشتان را بالا ببرید، مطمئن شوید که هر ایمیل ارسالی محتوی اطلاعات ارزشمندی برای مخاطب باشد. اگر حرفهای بیهوده بزنید، افراد دلیلی نمیبینند که به پیامها پاسخ بدهند.
اگر دیگر نمیدانید چه بگویید، به مشکلی فکر کنید که میخواهید برای آن راهکار ارائه دهید. اگر برای حل آن نیاز راهحل عملی دارید، آن را برای یکی از ایمیلهای بعدی خود نگه دارید. اگر یک آموزش «چگونه» (How-to) یا چیزی مشابه آن دارید، این موضوع به خودی خود میتواند یک ایمیل خوب باشد. در رسانههای اجتماعی یا وبلاگهای محبوب خود دنبال مقالههای مرتبط با این موضوع بگردید و آن را به عنوان یک ایمیل دیگر ارسال کنید. و اگر مخاطبان شما در شبکههای اجتماعی حضور دارند، حتماً پروفایلشان را ببینید تا متناسب با پستهایی که میگذارند بتوانید به آنها جواب دهید.
اگر از نرم افزار ایمیل مارکتینگ استفاده میکنید، میتوانید از باز شدن ایمیلها باخبر شوید. حتی فراتر از این، اگر در پیغام خود لینک گذاشته باشید و آن لینک توسط مخاطب باز شود، توسط نرم افزار به شما گفته خواهد شد. کلیک بر روی لینک، نشانگر خوبی برای ارتباط موثر با مخاطب است. اگر بر روی لینکهایی که گذاشتید کلیک نمیشود، زمان آن است تا متنتان را عوض کنید.
نکته ۳: بدانید که کِی باید عقب نشینی کنید
به دو دلیل پنجمین ایمیل آخرین ایمیل شماست. اگر کسی به پیام شما علاقه نشان نمیدهد، صرف زمان و تلاش اضافه، دیگر فایدهای ندارد. آزار دادن کسی که جواب نمیدهد باعث نمیشود او با شما صحبت کند. در حقیقت، با این کار شانسهای آتی خود را برای حرف زدن با آن شخص از بین میبرید. ادامه دادن پیام بعد از ایمیل پنجم نه به شما کمک میکند، نه برای مخاطب فایدهای دارد.
اما دلیل بهتری برای خاتمه دادن به این دنباله وجود دارد، و این همان چیزی است که Blair Enns آن را «بستن حلقه» (Closing the Loop) مینامد. شما اساساً به فرد مقابل میگویید که دیگر به او پیام نمیدهید. Enns توصیه میکند که این پیام را تا حد ممکن به دور از احساس بنویسید. مثال زیر را ببینید:
موضوع: بستن حلقه
سلام [نام مخاطب]؛
در رابطه با [پروژه/فرصت] خبری از شما نگرفتم، بنابراین فرض میکنم که قدم در مسیر دیگری گذاشتید یا اولویتهایتان تغییر کرده است.
اگر در آینده مایل به همکاری بودید من را خبر کنید.
با احترام،
[نام شما]
اگر مخاطب واقعاً تمایلی به پیام شما نداشته باشد، یا به آن جواب نمیدهد یا با یک پاسخ کوتاه تایید میکند که نمیخواهد با شما همکاری کند. اما اگر پیام شما حتی خیلی کم توجه او را جلب کند، همین ایمیل شخص را به عمل وا میدارد، یا حداقل به شما میگوید که وقت مناسب برای شروع کار چه زمانی است. و به این ترتیب نقطهی آغاز مناسبی برای دنبالهی خود خواهید داشت.